Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - نگره فاشيسم ــ فمينيسم (زنگرايي ستيزه‌جو) جاري در آثار ميلاني عامل بسيار مهمي است که باعث شده فيلم‌هايش رنگ و بوي سينما و هنر نداشته باشند.
به گزارش مشرق، هر تفکر، مکتب و «ايسمي» به ستيزه‌جويي منجر شود، مصداق عينيت يافتن فاشيسم است. نظريه پردازان سياسي بر اين باورند که فاشيسم معنا و ترجماني محدود به حوزه سياست ندارد و مي‌تواند در ساير حوزه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و هنري بر اساس عدم نژادباوري، فردباوري، تفکرباوري، مذهب‌باوري، جامعه‌باوري، حتي در مقياس‌هاي کوچک اجتماعي، مصداق و معنا پيدا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فاشسيم در اقسام مختلف به نژادستيزي، مليت‌ستيزي، قوم‌ستيزي، مردم‌ستيزي، فردستيزي، تفکرستيزي، سنت‌ستيزي، مدرن‌ستيزي، زن‌ستيزي و ستيزي و هر ستيز ديگري مي‌انجامد و فاشيسم اجتماعي متفکرنماي امروزي، با ستيزه‌جويي رابطه مستقيمي دارد. در امتداد تعاريف پيشين، با توجه به اينکه، هسته دراماتيک آثار سينمايي تهمينه ميلاني را مردستيزي در بر مي‌گيرد، اغلب آثارش، مصداقي از توسعه نوعي فاشيسم ستيزه‌جوي اجتماعي است.

نگره فاشيسم ــ فمينيسم (زنگرايي ستيزه‌جو) جاري در آثار ميلاني عامل بسيار مهمي است که باعث شده فيلم‌هايش رنگ و بوي سينما و هنر نداشته باشند، بهعنوان نمونه راديکال‌ترين فيلم ميلاني واکنش پنجم است. «زنگرايي ستيزه‌جو» به‌عنوان درونمايه اصلي فيلم به ضد خودش بدل مي‌شود، هرچند مؤلف تلاش مي‌کند اثرش وجه رئاليستي به خود گيرد، اما تأکيد بيش از اندازه بر مفهوم «زنگرايي ستيزه‌جو» به افسانه‌سرايي مبتذلي از جنس فيلم «دو زن» بدل مي‌شود.
عرف منتج از سنت، ولايت فرزندي را که پدرش وفات يافته را به‌عهده پدربزرگ مي‌گذارد. در فيلم «واکنش پنجم» فرشته (نيکي کريمي) شخصيت محوري فيلم «واکنش پنجم» با اتکا به شغل نيم‌بند معلمي، بدون آنکه موقعيت اجتماعي خاصي داشته باشد، از خانه پدرشوهرش، حاج صفدر (جمشيد هاشم‌پور)، رانده مي‌شود. کارگردان خيلي روشن نوعي سگ‌صفتي را به صفدر (جمشيد هاشم‌پور)، پدربزرگ سنتي ايراني نسبت مي‌دهد. فرشته يا بايد با برادر شوهرش مجيد (شهاب حسيني) ازدواج کند، يا اينکه از خانه حاج صفدر برود و او دومي را انتخاب مي‌کند. از سوي ديگر صفدر تاب نگهداري فرزندان را ندارد و مي‌خواهد بچه‌ها را براي نگهداري نزد عمه‌شان در اصفهان بفرستد. فرشته در حالي که پايگاه اجتماعي خوبي به‌دليل شغل و درآمد ندارد، به‌توصيه دوستانش قصد دارد که با بچه‌هايش به دوبي فرار کند.

واقعاً پس از چند سال از اکران واکنش پنجم که مي‌گذرد اين سؤال مطرح است، فرشته قرار است در دوبي، يک شهر توريستي ــ اقتصادي، با انجام کدام مهارت زنانه‌اي زندگي خود را بگذراند؟ تن‌فروشي؟ چون شغل ديگري براي يک معلم ايراني که پشتوانه اقتصادي منطقي ندارد، در اين ابرشهر، پيدا نخواهد شد؟ نقشه فرار فرشته و تعقيب شدن توسط حاج صفدر، بازي موش (Matriarchy) و گربه (Patriarchy) سنت و مدرنسيم، آن‌هم به‌صورتي جعلي به بازتأليف مجدد «زنگرايي ستيزه‌جو» مي‌انجامد. در حالي که پايان اين ستيز با پدرشوهر، به‌بهانه حضانت فرزند، تن‌فروشي است! ضعف و ناتواني مشهود فرشته از او سمبل جهالت و نتوانستن ساخته و ستيزه با پدرشوهر ستيزه پوچي است که دوستان فرشته از جنبه‌هاي فاشيستي آن لذت مي‌برند. چنين روايت باسمه‌اي ضداجتماعي، با حفره‌هاي فراوان دراماتيک، بازتاب رفتارشناسي اجتماعي منسوخ و عصرقاجاري مردسالارانه است و رفتارشناسي ماضي به مضارع ربطي ندارد، گذشته به حال و حال به آينده ارتباطي ندارد. اما مؤلف از آناليز و تطبيق شرايط با تحولات اجتماعي مضارع ناتوان است، با اين تفاسير، «گنج قارون» (سيامک ياسمي) در مقابل فيلم واکنش پنجم، فيلم اسکاري محسوب مي‌شود. در فيلم «دو زن» مردها سد راه زندگي توأم با آرامش زنان هستند، يا مزاحم‌اند يا متعصب و سنتي. باز هم اين سؤال پيش مي‌آيد که؛ اين مردان را در کودکي بايد زناني تربيت کرده باشند که چنين وحشي در آثار خانم ميلاني تصوير شده‌اند؟

با در نظر گرفتن توسعه اجتماعي کنوني و جايگاه زنان در جامعه امروز که انتخاب مي‌کنند، به‌جاي اينکه انتخاب شوند، تفکر و انديشه فاشيستي ــ فمينيستي ميلاني متجلي در آثار سينمايي‌اش، از رويکردهاي نوين جامعه عقب مي‌ماند. شايد قصه فيلم «بچه‌هاي طلاق» را در نسبت با عدم‌توسعه اجتماعي جامعه زن‌سالار در دهه شصت باور کنيم، شايد فيلم راديکال و مردستيز «دو زن» را در نسبت با زمان قصه‌اش باور کنيم، اما «ملي و راه‌هاي نرفته‌اش» در ادامه فيلم‌ «زن زيادي» در واقع تکرار همان مبناي نمايشي فاشيستي ــ فمينيستي مردستيزانه تهمينه ميلاني است که با تغيير رويکردهاي اجتماعي کنوني، در تعارض با شرايط زيستي و باورهاي اجتماعي امروز جامعه شهري است. جامعه کنوني تغيير را در نسبت با جايگاه زنان پذيرفته است، اما تهمينه ميلاني مثل ساير سينماگران متظاهر به سينماي اجتماعي، به يک عقب‌افتادگي فردي دچار شده و جامعه از او پيشي گرفته؛ و مخاطبان مدرن سينمايي نمي‌توانند خشونت‌طلبي فيلمساز را نسبت به جامعه کنوني زنان باور کنند.
در اين فيلم «ملي و راه‌هاي نرفته‌اش»، مردستيزي مرزهاي اگزوتيک نمايشي را درمي‌نوردد و به يک مازوخيسم جنسيت‌طلبانه منجر مي‌شود. جامعه ترسيم‌شده در آثار ميلاني تقسيم به سفيد و سياه مي‌شود، مردان سياه در صف اشرار، هيولاهاي يک سر و دو گوشي براي بلعيدن زنان هستند و زنان سپيدروي فرشته‌صفت در چنگال اين گروه خشن اسير شده‌اند. اگر ميلاني را بي‌رحمانه نقد مي‌کنيم، صرفاً به اين دليل است که او فيلمسازي است که فيلم خوب ساختن را کاملاً بلد است. وي دو اثر کاملاً تربيتي و درمانگر در کارنامه‌اش دارد، سوپراستار و آتش‌بس1. هر دو فيلم درمانگرند، در شرايطي ساخته شده که فيلمساز عصبي و عصيانگر نيست و البته ميلاني اداي عصيان را درمي‌آورد وگرنه جين کمپيون هم عصيانگر است، اما عصيان، تجلي در اثرش دارد نه در رفتار فرامتني.

دو فيلم «آتش‌بس1» و «سوپر استار»، در نقد رفتار مشمئزکننده جامعه مردانه ساخته شده و فيلمساز به‌جاي مواجهه فاشيستي ــ فمينيستي با جامعه مردان، راه‌حل و درمان را نشان مي‌دهد. فيلم اجتماعي شاهکار، مزين به راهکار است، روشي کاملاً فرموليزه‌شده در هاليوود. اما کارگردان در «ملي و راه‌هاي نرفته‌اش» همچنان از ارائه راهکار تعاملي پرهيز مي‌کند و مردستيزي را دستاويز دراماتيک خود قرار مي‌دهد. ساير فيلم‌هاي مردستيزانه فاشيستي مؤلف، صرفاً به‌دنبال مسير داستاني براي خون‌بازي با جامعه مردانه است. نگاه غلط، پيدا کردن روايت اشتباه، فيلمساز خوش‌قريحه و مؤلف فيلم سوپراستار را به سراشيبي سقوط مي‌کشاند.
نخستين تجلي نمايشي فاشيسم مردستيز را زماني در فيلم مي‌بينيم که مسئول آموزشگاه خياطي (خانم ساماني) با صورتي کبود وارد محيط اصلي کارگاه مي‌شود. مَلي (ماهور الوند) از نير (السا فيروزآذر) سؤال مي‌کند چرا عينک سياه روي صورتش زده است، نير پاسخ مي‌دهد: "شايد شوهرش او را کتک زده است؟" ملي پاسخ مي‌دهد "نه بابا، نير، شوهرش دکتر است". اين صحنه به‌شدت شعاري، مواجهه ستيزه‌جويانه‌اي است که نخ دراماتيک فاشيست ــ فمينيست را زودتر به مخاطب مي‌دهد، حتي مؤلف سعي نمي‌کند کمي از زمان فيلم بگذرد و مشت خود را براي تماشاگر باز کند، از همان ابتداي فيلم، ميلاني، به‌شکل جاهلانه‌اي اصرار دارد که مردان تحصيلکرده هم به‌اصطلاح «دست بزن» دارند. امتداد اين تصوير را مي‌توان در نيمه فيلم دوباره مشاهده کرد. زني (ستاره اسکندري) در پزشک قانوني با ملي روبه‌رو مي‌شود که شوهرش تحصيل‌کرده است و از زبان او مي‌شنويم که همسر اين پرسوناژ، مهندس است، اما دست بزن دارد. کاملاً مشخص است که هدف‌گيري، تنها شخصيت اصلي فيلم، سيامک، نيست و همه مردان هدف مؤلف هستند.
روايت فيلم «ملي و...»، از آشنايي ملي و سيامک وارد فاز داستاني مي‌شود. مليحه (ماهور الوند) به‌واسطه همکلاسي‌اش در کارگاه آموزش خياطي نير (السا فيروزآذر)، عاشق سيامک (ميلاد کيمرام) راننده يکي از ون‌هاي فرودگاه مي‌شود. دليل اين عشق و علاقه از سوي مَلي، شباهت سيامک به بالي خان هنرپيشه سريال‌هاي ترکي است. از منظر مؤلف، زيبايي مردانه هم مورد نقد است و بخشي از ويترين فريب براي اعمال خشونت به شمار مي‌رود، در صورتي که عشق‌ورزي‌هاي ساده‌انگارانه زنانه و دخترانه هدف فيلمساز نيست. فيلمساز يک قصد بيشتر ندارد تا نشان دهد پس از جاري شدن خطبه عقد زنان در بند هيولايي‌هايي غيرانساني اسير خواهند شد.
مَلي از خودروي سيامک، روبه‌روي منزلش پياده مي‌شود و برادرش اين صحنه را مي‌بيند. برادر ملي در حرکتي تهاجمي سعي مي‌کند با ملي برخورد فيزيکي داشته باشد. کاراکتر پدر ملي (جمشيد جهانزاده) با اينکه مانع انجام اين عمل مي‌شود، اما از اين خشونت مستثني نيست، چون در ادامه فيلم از زبان ملي مي‌شنويم که خانواده‌اش (منظورش رأس هرم خانواده) اجازه نمي‌دهند در دانشگاه تحصيل کند. برادر مَلي به روابط قبل از ازدواج معترض است و مؤلف با قصد و نيتي کاملاً راديکال و سنت‌ستيزانه، با چاشني فاشيسم ــ فمينيسم، خانواده سنتي را هدف قرار مي‌دهد. فيلمساز قصد دارد به‌شکل فاشيستي روي تماشاگر تأثير بگذارد و فراموش مي‌کند متد رفتاري خانواده ملي بر اساس سنت است. سنت يک مفهوم باثبات است، حتي اگر خانم مهندس و همسرش، معماري کل شهر تهران را زير و رو کنند؛ سنت هميشه سنت است.

از سوي ديگر، برداشت شخصيت‌محوري از عشق، در حدود تماشاي سريال‌هاي ترکي و يافتن عشقي مشابه با بالي خان است. با همين ميزان فهم عمومي، اگر پرسوناژ مَلي، دکترايش را از اکسفورد گرفته بود، باز هم به‌دليل الگوي ذهني شکل‌گرفته‌اش توسط سريال‌هاي ترکي، عاشق کاراکتر سيامک مي‌شد، چرا فيلمساز ساده‌انگاري زنانه را نقد نمي‌کند؟ چون مؤلف خيلي عجله دارد تا عروسي برگزار شود و هيولاي سيامک را به نمايش بگذارد.
فيلمساز، ملي را به‌عنوان «زن انتخاب‌کننده» برگزيده است، در طول فيلم نيز شاهد هستيم که مَلي با تهديد و ارعاب همسر سيامک نشده است. در پيوند با نحوه انتخاب، نکته ضروري اين است که خانواده مَلي که ظاهراً با انتخابش، مشکل دارند، مدتي مخالفند و پس از مدتي با اصرار ملي و سيامک مي‌پذيرند که اين دو با هم ازدواج کنند، يعني بدون هيچ مراسم نامزدي و آشنايي به‌صورت ناگهاني بساط مراسم ازدواج را فراهم مي‌آورند. آيا ازدواج ناگهاني ملي و سيامک، با عقلانيت اجتماعي عرفي، با ويژگي محتاطانه خانواده سنتي ملي، نسبتي دارد؟ چرا يک‌دفعه مخالف؟ چرا يک‌دفعه موافق؟ چرا ناگهان ازدواج؟ حتي خانواده ملي توصيه نمي‌کند که مدتي با سيامک نامزد و معاشرت داشته باشند.
در نمايش‌هاي دست‌چندم تلويزيوني و حتي در فيلم‌هاي دختر پسري دوران اصلاحات، تمام اين نکته‌سنجي‌ها در متن آثاري با چنين مضاميني لحاظ و دوران آشنايي، چاشني چنين ازدواج‌هاي جاهلانه‌اي مي‌شد تا نمايش شکل منطقي‌تري شکل پيدا کند و براي خانواده و دختر دم‌بخت، فرصتي فراهم مي‌شد که دختر، خواستگارش را بيشتر بشناسند. نگارنده اصرار دارد نگره‌هاي جامعه‌شناختي فيلمساز دقيق نيست، اصلاً به جامعه متوسط و معمولي هم نزديک نيست. مؤلف به‌صورت هيجاني با جامپ‌هاي روايي خيلي سريع و قاطعانه مي‌خواهد از تقسيم‌بندي خير و شر، مرد و زن، به‌نفع نگره‌هاي فاشيستي ــ فمنيستي مد نظرش بهره‌برداري کند. ميلاني هم مثل سينماگران ايدئولوژيک سينما با هر نگره سياسي، مشتاق پرتاب پيام به‌سوي تماشاگر است. اشتياق براي پيام‌دهي چه ربطي به سينما دارد؟ براي پيام‌دهي بايد يک سرويس پيامکي ابتياع کرد.

گاف ديگر فيلم در تناقض رفتاري نَير نمود پيدا مي‌کند. ظن دراماتيک مهم را نير (السا فيروزآذر) در اين فيلم به‌وجود مي‌آورد و به‌نوعي تعادل روايي فيلم را برهم‌ مي‌زند. اگر خانواده مَلي عقلانيت رايج عرفي را از خود بروز نمي‌دهند و دوران نامزدي را به دخترشان پيشنهاد نمي‌دهند، چرا «نير» خواهر سيامک که خود آسيب‌ديده جريان خشونت خانگي توسط برادر و پدرش است و دوراني را که پدر و برادرش دست بزن داشته درک کرده، اين اطلاعات را قبل از ازدواج در اختيار ملي قرار نمي‌دهد؟ با افزايش ميزان بروز خشونت از سوي سيامک، نَير دايه مهربانتر از مادر مي‌شود. اين مسئله به هيچ وجه عقلاني ــ دراماتيک نيست و به غير قابل باور بودن فيلم و تصنعي شدن درام دامن مي‌زند.
ميلاني تنها يک تصوير از مردان را مي‌تواند ترسيم کند و آن مردِ بد است، مرد خوب يعني همسرش؛ شخصيت‌هاي مرد خشن فيلم «ملي و...» به‌صورت باثباتي از بچه‌هاي طلاق تا «مَلي و...» تغيير نکرده‌اند. فيلمسازي ميلاني مبتني بر کشف يک روش معين بر اساس فاشيسم ــ فمينيسم، در يافتن نخ درام و پردازش يک شکل باثبات هميشگي است، يعني قصه‌هاي مشابه يک فيلمساز به‌طور مداوم به فيلم سينمايي مختلفي بدل مي‌شود و چنين آسيب‌هايي را نيز به‌همراه خواهد داشت. حسن (محمدرضا فروتن) در دو زن، دائماً در فيلم‌هاي ميلاني به‌صورت عجيب و غريب تکرار مي‌شود. مريضي «مرد بودن» را اغلب کاراکترهاي فيلم‌هاي ميلاني دارند و هيچ‌وقت خوب نمي‌شوند، حتي در فيلم متوجه مي‌شويم، پدر سيامک دست بزن دارد. گويي حسن (محمدرضا فروتن) فيلم دو زن بازنشسته شده و در نقش پدر سيامک روي صندلي چرخدار نشسته است. از طرفي پدر خشن يادآور، شخصيت پدر عاطفه فيلم بچه‌هاي طلاق است. نيمه ابتدايي فيلم «مَلي و...» آن‌قدر گاف‌هاي اساسي دارد که نمي‌توان از نيمه دوم فيلم تحليلي ارائه کرد.
خانم فيلمساز نگاهي خشونت‌طلبانه نسبت به جامعه مردانه دارد و مؤلف خشونت اغراق‌شده‌اي را ساليان متوالي در آثار مختلف به مردان نسبت مي‌دهد. در صورتي که جامعه ايراني مردسالار طبق يک سنت قديمي "دست روي ضعيفه بلند کردن" را قبيح مي‌داند. با توجه به تحولات اجتماعي کنوني، عبارت ضعيفه از فرهنگ عامه حذف شده و واژه "بانو و کدبانو" جايگزينش شده است، اما تحليل، تفسير و تصويري که فيلمساز از جامعه مردانه ارائه مي‌دهد متعلق به دوران «ضعيفه» و «منزل» صد سال پيش است. اگر فيلمساز جامعه را خوب ببيند، خواهد فهميد در سينماي ايران زنان فيلمساز از منير قيدي تا نرگس آبيار و حتي خود فيلمساز، بخشي از افتخارات تغيير و تحول در جامعه ايراني به شمار مي‌روند. اما ميلاني با تعمد خاصي در آثار فاشيستي مردستيزش، تحولات اجتماعي را تعمداً ناديده مي‌گيرد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۷۱۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

در گردهمایی کارگران چه گذشت؟

آفتاب‌‌نیوز :

مراسم روز جهانی کارگر با حضور صد‌ها کارگر، علی خدایی (عضو هیأت مدیره کانون شورا‌های اسلامی استان تهران و نایب رئیس کانون عالی شورا‌های اسلامی کار)، حسن صادقی (رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) و جمعی از فعالان کارگری و سیاسی در خانه کارگر جمهوری اسلامی ایران در خیابان ابوریحان برگزار شد.

در ابتدای مراسم، کارگران شعارهایی، چون "کارگر می‌میرد تبعیض نمی‌پذیرد"، "امنیت معیشت حق مسلم ماست"، "فریاد ما بر این است عدالت بهترین است"، "قرارداد موقت ملغی باید گردد"، "شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد"، "مصوبه مزدی اصلاح باید گردد" سر می‌دادند.

در ابتدای این گردهمایی، حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) اظهار کرد: فضای پیگیری مطالبات کارگری به گونه‌ای است علیرغم اینکه که نهاد‌هایی که باید مخاطب صحبت ما می‌شدند، باید هدف تجمع ما قرار می‌گرفتند، اما به خاطر شرایط کشور، این تجمع را در محل خانه کارگر برگزار کردیم.

صادقی تاکید کرد: همه ما می‌دانیم روز جهانی کارگر به دلیل خون‌های ریخته شده در ۱۸۸۶ میلادی در جنبش مطالبه‌گری کارگران علیه لیبرالیسم اقتصادی دولت امپریالیست آمریکا در شیکاگو نامگذاری شده است. در آن زمان طبقه کارگر با ۱۶ ساعت یا ۱۸ ساعت کار در روز به زیر یوغ بردگی کشیده شده بودند. کارگران شیکاگو در آن روز فقط ابراز کردند ما انسان بوده و حق زیستن شرافتمندانه داریم.

وی افزود: جهانی که از نظام فئودالی به سرمایه‌داری تبدیل شده بود، ۱۸ ساعت کار مداوم بدون درنظر گرفتن مرخصی و بدون تامین معیشت انسانی زندگی سختی به کارگران تحمیل کرده بودند. امروز نیز یاد و خاطره آن مبارزان را زنده نگه می‌داریم که پلیس سرمایه‌داری لجام گسیخته با سلاح گرم و سرد به جان کارگرانی افتادند که با نثار خون کارگران کشته شده، قوانین مترقی شکل گرفت.

صادقی ادامه داد: توافقنامه فیلادلفیا، قوانین و مقاوله‌نامه‌های حقوق کار و سازمان جهانی کار، حاصل خون شهدای کارگر شهر شیکاگو است. در ایران نیز قبل و بعد از انقلاب این روز گرامی داشته می‌شود و براساس آن مطالبه می‌شود. روز کارگر روز مطالبه‌گری و پیگیری خواسته‌های روی زمین مانده آنان است.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری اضافه کرد: طبق قانون کاری که در سال ۱۳۶۹ تصویب شد، زن و مرد با حقوق برابر صرف‌نظر از قومیت و جایگاه از حقوق انسانی بهره‌مند شدند، اما پس از آن با قدرت گرفتن سرمایه‌داران و فراموشی این قوانین شاهد عقب‌نشینی از سنگر‌های قانون کار هستیم. امروز جمع شدیم تا بگوییم آنچه امروز می‌خواهیم در گذشته با زحمت محقق شده بود و امروز می‌خواهند از ما بگیرند.

صادقی افزود: نگاه رهبر معظم انقلاب این است که کرامت انسانی کارگران حفظ شود و کارگر بازنشسته آیینه آینده کارگر شاغل است. اگر وضع بازنشسته ما خوب باشد، شاغل ما انگیزه پیدا خواهند کرد. کارگران حامی منافع ملی و نظام هستند و باید به تجمعات گرامی داشته شوند و اگر نبودند مانند کارگران فولاد و هفت تپه، خصوصی‌سازی غیراصولی به کیان کشور ضربه می‌زد. تهدید کارگران به زیان کشور است و منویات رهبری در حوزه اجتماعات کارگری نباید روی زمین بمانند. اجتماعات آزاد صنفی ما باعث عزت نظام و کشور می‌شود.

معاون دبیرکل خانه کارگر با اشاره به اینکه هراس ما جامعه کارگری باعث کوچکتر شدن سفره‌مان می‌شود، گفت: رهبر انقلاب در اظهارنظری که در جهان در جایگاه رهبری بی‌نظیر است، اظهار کردند که حال کارگر و بازنشسته ما خوب نیست و این جامعه که نیمی از کشور است اگر حالش خوب باشد، حال کل جامعه خوب خواهد بود.

صادقی تصریح کرد: این بیرق ماست که زیر سایه آن ما می‌توانیم مطالبه‌گری کنیم.

وی گفت: در بحث تشکل‌های کارگری و سه جانبه گرایی ما شاهد سربریده شدن سه جانبه گرایی توسط دولت هستیم که می‌خواهند شورای عالی کار را برخلاف مقاوله نامه‌های ۹۸ و ۸۷ سازمان جهانی کار، در موضوع مزد خلع سلاح کرده و تصمیم مزدی را به مجلس بسپرد. پیام ما این است که ما کارگران ایران محکم در برابر حذف شورای عالی کار در موضوع مزد می‌ایستیم.

معاون دبیرکل خانه کارگر بیان کرد: وقتی دولت تورم دستکاری شده ۴۲ درصدی بانک مرکزی را برای سال گذشته هم قبول نمی‌کند و با ترک نمایندگان کارگری از جلسه تعیین مزد، به ۳۵ درصد افزایش غیرقانونی و برخلاف ماده ۴۱ قانون کار رای داده و تصویب کردند. اکنون نیز می‌خواهند به اسم اصلاح قانون کار به کارگران ضربه بزنند. ما کارگران و فعالان کارگری محکم در مقابل تغییر یکجانبه قانون کار می‌ایستیم.

وی افزود: سیاست‌های دولت باعث شده بازار کار ایران در اختیار اتباع قرار بگیرد و ما دربرابر این مساله سکوت نخواهیم کرد. هیچ کس حق ندارد منویات رهبری را درمورد مسائل کارگران و بازنشستگان را ندید بگیرد، زیرا تحقق آن‌ها به نفع جامعه و کشور است.

حسن صادقی با اشاره به دست درازی دولت در اموال سازمان تامین اجتماعی اظهار کرد: مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی باید امین و امانت‌دار اموال بازنشستگان باشد، اما مدیرعامل سازمان ما منویات رئیس جمهوری را در سازمان پیاده می‌کند که دانشی در حوزه کار و تامین اجتماعی ندارد.

وی افزود: جرات ندارند بگویند سازمان حسابرسی کشور ۲۲۰ هزار میلیارد تومان تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات ما بازنشستگان و تامین اجتماعی را به خاطر ضریب‌ها به اشتباه حذف کرده و با درنظر گرفتن این مبلغ امروزه بدهی دولت به سازمان به ۹۷۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.

این فعال کارگری تصریح کرد: به بیان رهبری سیاست‌های تامین اجتماعی باید در قالب رد دیون و پرداخت بدهی دولت به سازمان و عدم افزایش تعهدات دارای بار مالی من غیر حق انجام شود. مطالبات کارگران جز دیون کارفرمایان است. ماده ۴۹ و ۵۰ تامین اجتماعی جز مطالبات حیاتی تامین اجتماعی دیون ممتازه تامین اجتماعی را نشان می‌دهد و بدهی دیگران به تامین اجتماعی فقط دیون کارفرمایان نیست. باید وزیر کار به عنوان نماینده کارگران دربرابر دست اندازی به اموال تامین اجتماعی سکوت نکند.

صادقی تاکید کرد: ما در برابر این بی‌توجهی‌ها به مطالبات تأمین اجتماعی سکوت نمی‌کنیم. سوال ما از سازمان حسابرسی این است که آیا ارزش پول ما به اندازه دهه هشتاد و هفتاد است؟ اگر پولی در آن زمان وجود داشت، ارزش آن صد برابر تغییر کرده است. ما از حقوق خود که باید بروزرسانی شود، عدول نمی‌کنیم.

رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تاکید کرد: ما امروز گردهم آمدیم آنچه رهبری درباره کارگران شاغل و بازنشسته گفتند، باید محقق شود. تشکل‌های کارگری ما نیز باید نگاه از بالا به پایین خود مانند احزاب و تشکل‌های کاغذی را تغییر دهند. مذاکره ما زمانی موفق می‌شود که جامعه کارگری از نمایندگان خود حمایت کنند. میز مذاکره همیشه خوب است، اما مشروط به این است که زور کارگران پشت سر مذاکره کننده باشد و شرایط مذاکره عادلانه باشد.

صادقی درباره کارگران ساختمانی گفت: کارگر ساختمانی ما نه ایمنی دارد و نه حقوق مکفی و بیمه دریافت می‌کند و رقبای سرسخت اتباع بیگانه نیز وجود دارند و بازارشان در دست اتباع خارجی است. این مطالبه تشکل‌های انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی نیز باید این باشد که بازار کار این گروه از کارگران حفظ شود. ما نباید محل کارآموزی نیرو‌های کار اتباع بیگانه و استادکار شدن آن‌ها شود.

وی در ادامه بیان کرد: ما هر سه بیمه بیکاری، بازنشستگی و درمانی را برای کارگران ساختمانی ضروری می‌دانیم. ما اگر صحنه را ترک کنیم و در مناسبت‌های کارگری شرکت نکنیم، ضربه خواهیم خورد.

این فعال کارگری درباره افزایش حقوق بازنشستگان گفت: اگر با اجرای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان تا ۲۵ تیرماه اقدامی صورت نگیرد در کف میدان این حق را خواهیم گرفت. افزایش سایر سطوح ما باید ۲۲ درصد به علاوه ۷۰۰ هزار تومان باشد و حداقل بگیران نیز مانند کارگران کف بگیر ۳۵ درصد افزایش یابد و ما از آن عدول نمی‌کنیم.

علی خدایی (رییس کانون شورای اسلامی کار استان تهران)، در ادامه این مراسم، ضمن تبریک به مناسبت روز جهانی کارگر گفت: در رابطه با دلایل عدم حضورم در شورای عالی کار بگویم که من به عهد خود با کارگران وفادار ماندم. از روزی که نماینده کارگر شدم قسم خوردم روی صندلی‌ای که تاثیری برای کارگران ندارد، ننشینم. این صندلی‌ها از آنِ آن‌ها که انسانیت خود را برای دیده شدن معامله می‌کنند.

وی گفت: ما معتقدیم که نماینده کارگر باید جایگاه خود را بین کارگران داشته باشد، نه دولتی‌ها. به زیاده‌گویان می‌گویم دولت نه ما را حذف و نه توان حذف ما را داشت ما خودخواسته حذف شدیم.

خدایی تاکید کرد: شما با حذف یک نفر نمی‌توانید مطالبات جامعه کارگران را حذف کنید. من از همکارانم در شورایعالی کار تقدیر می‌کنم. مردانه ایستادند و مردانه به فشار‌ها تن ندادند. به همه خسته نباشید می‌گویم. امروز به عنوان نماینده کارگر از داشتن آن‌ها در شورایعالی کار خرسندم.

وی با انتقاد از تصمیم واگذاریِ تعیین دستمزد به مجلس گفت: دولت با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده به دنبال حذف سه جانبه گرایی است و به دنبال اصلاح قانون تعیین حداقل دستمزد است. دستمزد کارگران یکبار در سال با حضور نمایندگان کارگری تعیین می‌شود و همین موضوع دلخوشیِ هر چند اندکی برای کارگران است، دولت می‌خواهد همین دلخوشی را هم از کارگران بگیرد.

خدایی به افزایش ۵۷درصدیِ دستمزد سال ۱۴۰۱ اشاره کرد و گفت: در سالی که با حذف ارز ترجیحی، تبعات افزایش تورم را بر جامعه تحمیل کردید، دستمزد ۵۷ درصد افزایش یافته بود. در آن سال نسبت به سال دیگر اتفاقا اشتغال بهبود یافت و نرخ تورم به نسبت کمتر بود. یعنی با وجودِ تصمیمِ شما برای حذف ارز ترجیحی ما وضعیتِ بهتری نسبت به سالی که دستمزد افزایش چندانی نداشت، داشتیم.

نماینده کارگران گفت: چرا به گونه‌ای رفتار می‌کنید که فکر کنیم با دلخوشی مردم مشکل دارید؟! شما با استناد به آیین نامه داخلی نماینده کارگران را حذف می‌کنید، اما سالهاست نص صریح قانون و ماده ۴۱ را کنار می‌گذارید.

وی تاکید کرد: شورایعالی کار تنها جایی است که قانون برای حضور نمایندگان کارگران و تصمیم‌گیری برای مسائل آن‌ها از جمله دستمزد تعیین کرده و شما می‌خواهید همین را هم از کارگران بگیرید. اگر بناست شورایعالی کار حدف شود تمام شورا‌های دیگر را هم حذف کنید و مسئولیتِ کار آن‌ها را به مجلس بسپارید.

خدایی گفت: شما توان گفتگو با ما را ندارید و راه‌حلِ آن را حذف ساختار سه‌جانبه‌گرایی می‌دانید؟ اتفاقا گلایه‌ها از شما و عملکردتان در شواربعالی کار هم وجود دارد. معاون وزیر کار تکلیف قانونی و شرعی برای اجماع گروه کارگری و کارفرمایی دارد، اما توانایی این کار را ندارد. ایشان می‌گوید با واگذاریِ کار تعیین دستمزد به مجلس، اتهامات را از شورایعالی کار برمی‌داریم. شما به مسئولیت خود عمل کنید اگر توانایی ندارید نمی‌توانید این حق را کارگران بگیرید.

نماینده کارگران تاکید کرد: وظیفه دولت نظارت بر روابط بین کارگر و کارفرماست نه تحمیل نظرِ خود به آن‌ها. اتفاقا بزرگترین گلایه‌ها به خود شماست.

خدایی در پایان گفت: کارگران باید آگاه باشند. امیدوارم روز‌های بهتری پیش رو داشته باشیم و امیدوارم دولت به درک این موضوع برسد که باید با جامعه گفتگو کند. دولت باید به فکر معیشتِ کارگران باشد.

منبع: خبرگزاری ایلنا

دیگر خبرها

  • جزئیات جدید از حادثه مسمومیت الکلی پزشکان در مهمانی شیراز/ هیچ‌کس به کما نرفته/ مسمومیت با «متانول» نبوده است
  • ۵۱ باب خانه بهداشت کارگری در مناطق صنعتی اصفهان ساخته شد
  • تداوم خیزش جهانی ضداسرائیل / حمایت میلانی‌ها از فلسطین در هوای بارانی
  • تداوم خیزش جهانی ضداسرائیل/ حمایت میلانی‌ها ازفلسطین درهوای بارانی
  • تداوم خیزش جهانی ضداسرائیل/حمایت میلانی‌ها ازفلسطین درهوای بارانی
  • کدام دستاورد‌های دولت رئیسی را می‌توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
  • کدام دستاوردهای دولت رئیسی را می توان در قالب فیلم و سریال به مردم نشان داد؟
  • در گردهمایی کارگران چه گذشت؟
  • زنده یاد آتیلا پسیانی خالق خاطرات دهه شصتی‌ها بود
  • «همسایه شما، زهره» بیانگر بی‌مهری جامعه/ درخشنده دردی لاعلاج ساخته است